English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7607 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
obsolete U ازرده خارج شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
zeroed out U ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
Other Matches
lacerated U ازرده
galled U دل ازرده
peeved U ازرده
heartsick U دل ازرده
lacerated U دل ازرده
indignant U ازرده
aggrieved U ازرده
irksome U متنفر ازرده
to be annoged U ازرده شدن
lacerated U خاطر ازرده
writhe U پیچ و تاب خوردن ازرده شدن
writhed U پیچ و تاب خوردن ازرده شدن
that insult U این توهین اوراسخت ازرده کرد
writhing U پیچ و تاب خوردن ازرده شدن
writhes U پیچ و تاب خوردن ازرده شدن
out of bounds U خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
chagrin U اندوهگین کردن ازرده کردن
non-combatants U خارج از صف
non-combatant U خارج از صف
non combatant U خارج از صف
outside U خارج
out- U خارج
out U خارج
out [of] <adv.> U خارج [از]
outside [of] <adv.> U خارج [از]
outsides U در خارج
outsides U خارج
outside U در خارج
aroint U خارج شو
per U خارج از
external U خارج
out of tune U خارج
abroad U خارج
externals U خارج
outwith [Scotish E] <adv.> U خارج [از]
off side U خارج از خط
outed U خارج
out of U خارج از
off U خارج از
forth of U خارج از
externally U از خارج
out-of- U خارج از
beside the mark U خارج ازموضوع
ejecting U خارج کردن
begone U خارج شو عزیمت کن
irrelevant U خارج از موضوع
beside the question U خارج از موضوع
ejected U خارج کردن
ouyby U خارج از دور از
abaxile U خارج از مرکز
extraneous U خارج از قلمروچیزی
alfresco U خارج از منزل
acentric U خارج از مرکز
anieoro U از داخل به خارج
oversea U خارج از کشور
to rule out U خارج کردن
over the side U خارج از ناو
outdoors U خارج از منزل
issues U خارج شدن
issued U خارج شدن
unship U خارج کردن
quotient U خارج قسمت
popping U خارج شدن
outed U خارج از حدود
outed U خارج بیرون
quotients U خارج قسمت
ejects U خارج کردن
issue U خارج شدن
blow out U به خارج دمیدن
to pass off U خارج شدن
without U بطرف خارج
derails U از خط خارج کردن
eject U خارج کردن
derails U از خط خارج شدن
derailing U از خط خارج کردن
derailing U از خط خارج شدن
derailed U از خط خارج کردن
soto uke U دفاع از خارج
off duty U خارج از نگهبانی
off duty U خارج از خدمت
derailed U از خط خارج شدن
derail U از خط خارج کردن
derail U از خط خارج شدن
off key خارج از مایه
standaway U خارج از بدن
eccentric U خارج از مرکز
eccentrics U خارج از مرکز
To fall out. U از صف خارج شدن
The train ran off the rails. U قطار از خط خارج شد
abroad خارج از کشور
extra-marital U خارج از زناشویی
off season U خارج از فصل
to fall out U خارج شدن
nonsense U خارج از منطق
overseas U خارج ازکشور
outbound U خارج ازمحدوده
outbound U مربوط به خارج
out of U در خارج بواسطه
phase out U خارج کردن
tort U خارج از قرارداد
torts U خارج از قرارداد
out-of- U در خارج بواسطه
submultiple U خارج قسمت
outsides U به سمت خارج
extra professional U خارج حرفهای
extra regular U خارج ازقاعده
extra spectral U خارج طیفی
emigration U مهاجرت به خارج
extracellular U خارج سلولی
extragalactic U خارج کهکشانی
extramarital U خارج ازدواجی
void U خارج شدن
extra cosmical U خارج ازعالم
exterritorial U خارج الملکتی
expulse U خارج کردن
outside U به سمت خارج
from the outside U از خارج [از جایی]
out of action U خارج ازنبرد
from outside U از خارج [از شهر]
from out of town U از خارج [از شهر]
extramarital U خارج از زناشویی
extramundane U خارج دنیایی
ungracious U خارج از نزاکت
not to the point U خارج از موضوع
exits U خارج شدن
exit U خارج شدن
neither here nor there U خارج ازموضوع
inaccessible <adj.> U خارج از دسترس
extraction U خارج کردن
out of question U خارج از موضوع
foreign market U بازار خارج
extraterritorial U خارج الارضی
extrauterine U خارج رحمی
extravascular U خارج رگی
off center U خارج از مرکز
fescennine U خارج ازاخلاق
out U خارج بیرون
away U دوراز خارج
egress U خارج شدن
out of turn U خارج از نوبت
discharges U خارج کردن
out- U خارج بیرون
out of doors U خارج ازمنزل
out U خارج از حدود
double out U 081 خارج
out of door U خارج ازمنزل
out of proportion U خارج از اندازه
inaccessible U خارج از دسترس
out of phase U خارج از فاز
out of line U خارج از خط جبهه
emissive U خارج شونده
bring out U خارج کردن
endarch U متشکل در خارج
outbye U خارج از دور از
discharge U خارج کردن
cross country U خارج از جاده
outboard bearing U یاتاقان خارج
out- U خارج از حدود
he nettled himself U دست یا تنش را گزنه زد دست یا تنش را از گزنه ازرده شد
to put out of court U از دستور خارج کردن
outcaste U شخص خارج ازمذهب
rations U خارج قسمت سهمیه
rationed U خارج قسمت سهمیه
ration U خارج قسمت سهمیه
thrower in U پرتابگر خارج از زمین
transfinite U خارج ازاعداد محدود
outbound cargo U بار خارج از کشور
outrange U خارج ازتیررس بودن
outre U خارج از حدود معمولی
greshams law U را از جریان خارج میکند
tables U از دستور خارج کردن
tabled U از دستور خارج کردن
table U از دستور خارج کردن
derailments U از خط خارج شدن ترن
derailment U از خط خارج شدن ترن
immusical U خارج ازقواعد موسیقی
inbound traffic U مسیر خارج از کشور
indelicate language U سخن خارج از نزاکت
tabling U از دستور خارج کردن
lay on the table U از دستور خارج کردن
unplayable U توپ خارج ازدسترس
outside grasp U گرفتن میله از خارج
belching U بازور خارج شدن
belches U بازور خارج شدن
belched U بازور خارج شدن
belch U بازور خارج شدن
misifit U لباس خارج از اندازه
unavailable energy U نیروی خارج از دسترس
lie on the table U از دستور خارج شدن
strike out U از بازی خارج شدن
obiter dictum U خارج از موضوع دعوی
dead ball U توپ خارج ازبازی
expellant U خارج کننده دافع
expellent U خارج کننده دافع
outward U بطرف خارج بیرونی
extern U فاهری واقع در خارج
external operation U عملیات خارج از مملکت
on side U در داخل خط خارج نشده
eversion U پیچش کف پا به طرف خارج
Recent search history Forum search
2off-season
2purchase off the registry
2purchase off the registry
1recreationist
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com